حسین مهری:
معضل بعدی که متوجه اصولگراییست، زمین گذاشتن حرف رهبران خود، بی توجهی به منشور اصولگرایی (مصوب جامعتین)، و باج دادن به خرده تشکل هاست. این مسئله در لیست سی نفره تهران در انتخابات گذشته مجلس به خوبی مشهود بود؛ لیستی که بیشتر به یک سَمبَلیزاسیون عجولانه می مانست و به گفته برخی هیچ شباهتی به آرمان های اصیل اصولگرایی از جمله شایسته سالاری نداشت و بیشتر بوی سهم خواهی می داد. و بودند کسانیکه به رغم شایستگی به دلایل مذکور از این لیست جا ماندند. اصولگرایی برای رسیدن به وحدت، در درجه اول باید جایگاه رهبران خود را به ایشان پس بدهد، و تلاش کند تا از این پس منافع جمعی را قربانی باجخواهی افراد نکند.
نکته بعدی برای رسیدن به اجماع و وحدت، تدوین یک برنامه جامع و مشخص، پرهیز از کلی گویی و پرهیز از ایجاد گفتمان سلبی است. اگر بخواهیم روراست باشیم، تاکنون در بسیاری از موارد منفعلانه عمل کرده ایم و به جای ارائه مانیفست قوی و مشخص، صرفا به مقابله با برنامه های جریانات رقیب پرداخته ایم. مسئله ای که باز هم در ناکامی ما در انتخابات اخیر به تمامی نقش خود را ایفا کرد.
جریان اصولگرا باید همت کند و با بازنگری در رویکرد خود، مانیفست مشخصی در حوزه های مختلف فرهنگ، رسانه، خانواده، جوانان، سیاست داخلی و خارجی، اقتصاد و ... ارائه دهد. اصولگرایی باید در این فرصت باقیمانده هویت خود را باز پس گرفته، با ارائه الگوهای دقیق و حساب شده دل مردم و هواداران خود را گرم نموده و آنها را از بلاتکلیفی و سردرگمی نجات دهد. بسیار می بینیم جوانان همسویی که از تداوم این وضع ناخرسند و خسته اند و با وجود اعتقاد به آرمانهای اصولگرایی از نام آن برائت می جویند.
شاید این بهترین راه برای وحدت و انسجام باشد، در غیر اینصورت وحدت اگر تنها به ایام انتخابات محدود شده و به قصد مهندسی آرا صورت گیرد نتیجه ای جز شکست نخواهد داشت.
@moteslesf
@moteslesf
baang.blog.ir